رمان اوراکل نوشته هما پوراصفهانی دو جلدی ، رمان جنایی ، رمان پلیسی ، رمان انتقامی ، عکاسی ، ازدواج اجباری

اوراکل (به معنای پیشگو)

تعداد صفحات: ۱۰۴۲

نوبت چاپ: ششم

ژانر : جنایی، معمایی، پایانی شوکه کننده، عاشقانه

خلاصه:
پسری بسیار ثروتمند به نام مهراد صباغ در یک مهمانی توسط یک خبرنگار شکار می‌شود. مهراد به موقع می‌فهمد و خبرنگار را خفت می‌کند اما همان زمان پلیس سر می‌رسد و به دلیل وضعیت نا به سامان آنها هر دو دادگاهی می‌شوند. حکم دادگاه این است که این دو نفر باید به عقد هم در بیایند و هر چقدر نامادری دختر (مارال) و خواهر مهراد (مهربان) به این در و آن در می زنند موفق نمی‌شوند حکم را تغییر دهند. پس مهراد و مارال به عقد هم در می آیند و مهراد که حسابی از دست مارال زخم خورده قسم می‌خورد هرگز او را طلاق ندهد تا به سزای عملش برسد.
چند ماه بعد وقتی که مارال به شدت همه جا دنبال مهراد است تا او را راضی به طلاق بکند در یک مهمانی مهراد با صمیمی ترین دوستش که شریک کاری اش هم می‌باشد به علت بد مستی او درگیر می‌شود و سپس مجبور می‌شود الیاس را از مهمانی خارج کند و او را به خانه اش ببرد.
از فردای آن روز الیاس غیب می‌شود و مهراد متهم به شر به نیست کردن او … زمانی که پلیس برای بازداشت مهراد می آید مارال هم در کمین او بوده. مارال آرزوی این را داشت که مهراد دستگیر شود تا بتواند راحت طلاقش را بگیرد. اما مهراد می گریزد تا بتواند بی‌ گناهی خودش را ثابت کند. می‌گریزد که بتواند مدرک جمع کند.
او به شمال کشور می‌رود و مارال هم به دنبال او اما در لحظه ای که مارال با امیدی مهراد را گم می‌کند، مهراد که او را زودتر دیده دوباره خفتش می‌کند و این بار او را به مخفیگاه خودش می برد تا نتواند جای او را لو بدهد.
پس از گذشت مدتی مارال کم کم خودش متوجه می‌شود مهراد نمی‌تواند قاتل باشد و تصمیم می‌گیرد به جای فکر کردن به طلاق فکرش را معطوف کند به کمک کردن به مهراد و پیدا کردن الیاس یا قاتلین او … اما در این راه آنها مجبورند مدام از شهری به شهر دیگر در فرار باشند و هر با استرس گرفتار شدن سر روی بالین بگذارند.

نکته: این رمان ادامه ای دارد با نام لنورماند که در دست چاپ است.